چمن سلطانیه
چمن سلطانیه
چمن طبیعی سلطانیه قسمتی ازفلات زنجان – ابهررا دربرگرفته واین فلات ازفاصله گرفتن دورشته ارتفاعا ....


موقعیت چمن سلطانیه روی نقشه آب و هوای سلطانیه
  • توضیحات
  • نظرات کاربران
  • ارسال نظر

چمن طبیعی سلطانیه قسمتی ازفلات زنجان – ابهررا دربرگرفته واین فلات ازفاصله گرفتن دورشته ارتفاعا ت موازی که درجهت شرقی – غربی امتداد دارند ، تشکیل گردیده ، ارتفاعات شمالی شامل کوههای طارم از رشته جبا ل البرز درخط مستقیم ورشته ارتفاعات جنوبی واقع دراین ناحیه که به رشته کوههای سلطانیه معروف است .
چمن معروف سلطانیه باوسعت تقریبی ۳۵ کیلو مترمربع بطول ۲۰ کیلومتر به عرض متوسط ۲ کیلو متردرقسمت جنوبی این فلات قرارگرفته است . اوضاع جوی موقعیت چمن سلطانیه درمنطقه ، که مرتفع ترین نقطه فلات زنجان وابهر است ، ( به ارتفاع ۱۸۰۰ متر) ادامه رشته کوههای واقع درجنوب وشمال آن وهمچنین مطالعات دیا گرام های جوی ، این منطقه را درردیف مناطق با آب و هوای استپی سرد قرار داده است .
وجود چمن مسطح سلطانیه ، قرارگرفتن کوههای اطراف و ارتفاع محل ، منطقه را در ردیف نواحی باد خیز قرار داده وجهت وزش بادهای غالب ، ازجنوب غربی وجنوب شرقی است . شیب عمومی ناحیه ازجنوب به شمال وازشرق به غرب است . شیب شهرسلطا نیه بسیار کم ودربعضی نقاط به صفررسیده است . ازطرف دیگر منابع آب منطقه به لحاظ ساختارهای زمین شناسی ومیزان بارند گی ، سطح آبهای زیرزمینی را درحد بالا نگه داشته ، بطوری که ارتفاع آب دراراضی جنوبی سلطانیه درعمق ۵ متری واراضی شمال وچمن در۱ متری قراردارد .
این وضعیت موجب ایجاد مراتع سرسبزو چمن درمنطقه بوده است . درارتباط با این چمن نقل قولهای فراوانی آمده :
« حمد ا… مستوفی معتقد است قبل ازحمله مغولان درسلطانیه فعلی هیچگونه ساختمانی نبوده، این ناحیه به شکل مرغزار وچمنزار بوده و سلاطین مغول پس ازاستقرار ، کم کم برای شکاروگذرانیدن ایام تابستان و با بر افراشتن چادرها ایام استراحت تابستانی را در آنجا سپری می کردند بهمین جهت این محل قنقور اولانگ یعنی چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده می شد. مادام دیولافوا جهانگرد فرانسوی در سفرنامه خود از چمن سلطانیه به نام کنگرلند یاد می کند (یعنی چراگاه عقابان …) شرویاز نام چمن سلطانیه قبل از حمله مغول بوده و بعد از آن به نام قون قوراولانگ تبدیل شده است . همچنین داخل این محوطه (چمن سلطانیه) شش محوطه باستانی قابل تشخیص و بررسی است.
دشت سلطانیه به استناد مدارک باستان شناسی خاستگاه استقرارهای مختلفی از هزاره های پیش از تاریخ به بعد است،این دشت سرچشمه رودخانه زنجان رود و ابهررود می باشد، این دو رودخانه پیش ازقدرت گرفتن تحت الارض چمن سلطانیه در طول مسیر و درکنار شاخه های فرعی خود به نوعی باعث پدید آوردن و قوام استقرارهای مختلفی شده اند.
طبق كتیبه های گلی آشوریان در چمن سلطانیه اقوام جنگجوی ساكاریتها زندگی می كردند و در زمان دولت مادها به اسم اریباد و در زمان پارتها آنرا به اسم اولین پادشاه خود یعنی ارساس نامگذاری كردند. به احتمال قوی در دوره حكومت مادها این محل مسكونی بوده است زیرا در فاصله کمی از اکباتان ( همدان ) پایتخت مادها قرار دارد
. با توجه به مدارك موجود در منطقه سلطانیه ، این شهر تا قبل از حمله مغول بنام دیاز یا شهر دیاز ( شرویاز ) نامیده می شد كه احتمالاً نام « ویر» از آن گرفته شده است. ویر نام منطقه ای است كه در حوالی سلطانیه قرار دارد و در فرهنگنامه زنجان نیز به اسم شهریار- شهریاز آمده است كه تا قبل از حمله مغول به این اسم خوانده می شود و عباس اقبال آشتیانی در كتاب تاریخ مغول به ولایت شهریاز نیز اشاره كرده است كه محل فعلی سلطانیه بوده است از برآیند اطلاعات فوق چنین بر می آید كه نام قدیمی چمن سلطانیه چیزی شبیه یا به همین نام شهر ویاز بوده است.
چمن سلطانیه در اوائل قرن ۷ ه.ق توسط طایفه ای به نام قنقور اشغال شد و محلی كه آنرا قنقورالنگ نام نهادند محلی بود برای گذراندن ایام تابستان. زیرا این محل از نظر پوشش گیاهی دارای مرغزارها فراوان و خرم بوده و مورد توجه پادشاهان و فرماندهان مغول قرار گرفته که شباهت طبیعت منطقه با زادگاه و موطن مغولان بی ارتباط با علاقه آن ها به این منطقه نیست .
در كتابهایی كه بعد از استقرار مغولان در سلطانیه نوشته شده است به وفور به اسم قنقورالنگ اشاراتی كرده اند. آن چنانكه در روضه الصفا این چنین آمده است:«در قنقورالنگ كه حالا آنرا سلطانیه گویند…». حمدا… مستوفی در تاریخ گزیده و حافظ ابرو نیز در مورد اسم قنقورالنگ سخنانی به میان آورده اند.
در زمان فتحعلیشاه قاجار نیزاین محل برای اسكان نیروهای نظامی شاه در زمان جنگ ایران و روسیه قرار گرفته و از آجرها و مصالح باقیمانده از ابنیه فرو ریخته ، كاخی برای خود تعبیه كرده كه در حال حاضر آن آثاری باقی نمانده است. احتمالاً یكی از شش سایت باستانی اطراف سلطانیه باشد.
این منطقه هر چند كه از نظر سوق الجیشی، نظامی و سیاسی دارای اهمیت است ولی به علت آب و هوای مناسب جهت گذراندن فصل تابستان برای طوایف چادرنشین مغول «از نظر برگزاری فصول گرم سال و پرورش اسبان» محل بسیار مناسبی بوده است.
به طوری كه این منطقه و مناطق دیگرش مثل تبریز، بغداد و غیره پس از حمله مغول و در دوره های مختلف ایلخانیان مورد توجه و محل برپائی ییلاق و قشلاق بود. انتخاب این محل به عنوان پایتخت از نظر سیاسی و نظامی خود مورد بحث است زیرا نسبت به متصرفات غربی امپراطوری ایلخانی از نظر سایسی و نظامی حائز اهمیت بوده و مركزیت داشته است و فلات واقع در منطقه كه از نظر توپوگرافی مورد بررسی قرار گرفته ، معلوم گردیده كه معابر طبیعی شمال «گیلان» و جنوب «همدان، كرمانشاه، بغداد» و غرب آذربایجان از این محل عبور می كند این پدیده در دوره حكومت ارغون شاه اهمیت زیادتری پیدا كرد، به طوریكه تمام سیاست فرمانروایان مغول دست یافتن به این مناطق بود.
پس از روی كار آمدن جانشینان ارغون شاه اولجایتو و ابوسعید بهادر كه به زور شمشیر حكومت نسبتاً واحدی در منطقه ای بسیار وسیع از سلطانیه تا اروپا و از دره رود سند تا فلسطین خصوصاً با تركیبی از اثوام و سنتها و مذاهب مختلف و متمدن آن روزی تشكیل دادند كه این خود موجب پیشرفتهای از نظر اقتصادی شده و منطقه ای شده و منطقه ای كه جوابگوی این همه نیاز باشد با توصیفاتی كه كردیم جایی جز قنقور النگ «سلطانیه» نمی باشد.
شهر سلطانیه در دوره بنیانگذاران آن پس از شهر تبریز كه پایتخت اول مغول بود دومین شهر مهم در دوره ایلخانی بود. بویژه اینكه از نظر تجارت خارجی اولین شهر بوده است چرا كه تمامی راههای ارتباطی و تجاری كه قبلاً به شهر تبریز از اقصی نقاط جهان متصل می شد پس از افتتاح سلطانیه به این شهر ختم می گردید. رونق تجاری سلطانیه به حدی رسیده بود كه در زمان فرمانروایی میرانشاه پسر سلطان تیمور سفیر اسپانیا کلاویخو از آن بازدید و چنین می گوید: «شهری است پر جمعیت و از نظر دادو ستد از تبریز مهمتر است».
در جائی دیگر حمد اله مستوفی مورخ قرن هشتم ه.ق چنین می نویسد: «قبل از حمله مغول در سلطانیه فعلی هیچگونه اثر ساختمانی نبود. این ناحیه بشكل مرغزار و چمنزار بوده و سلاطین مغول پس از استقرار در ایران و پایتخت قرار دادن تبریز برای شكار و گذرانیدن ایام تابستان به این مكان «سلطانیه» می آمدند و با برافراشتن چادرها ایام استراحت تابستانی را در آنجا سپری می كردند. خانم دیولافوآ جهانگرد و باستانشناس همراه همسرش آقای دیولافوآ از چمن سلطانیه چنین می گوید: «این دشت تدریجاً به ارتفاعی می رسد تا به فلاتی موسوم به كنگرلند یعنی چراگاه عقاب برسد».
آقای علی هشترودی نیز در این مورد می گوید: «دشت مرتفع و وسیع كنگرلند مرتعی سبز و خرم و مرغزاری دلگشا و پونعمت…».
در چمن سلطانیه شش محوطه باستانی وجود دارد كه در زیر به اختصار نام برده می شود:
۱. شیر تاریخی یوسف آباد
۲. شیر معروف به قلعه شیر
۳. محوطه باستانی خود شهر سلطانیه «شهر قدیم»
۴. تپه نور
۵. تپه ای كه در شمال چمن سلطانیه قرار دارد و هنوز نامگذاری نشده است.
۶. تپه سنبل آباد
با مطالعات باستانشناسی در این تپه ها بسیاری از ابهامات درباره ارتباط های فرهنگی در این محل ها روشن و آشكار می شود.

تصاویر قدیمی

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

تصاویر چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

چمن سلطانیه

 

با تشکر از آقای رضا راهپیما بابت ارسال این مطلب .

منبع: سیری در ایران
نظر شما
کد امنیتی