خوانسار یكی از شهرستان های استان اصفهان است كه مرم آن به كارهای كشاورزی و پرورش زنبور عسل اشتغال دارند. چشمه های طبیعی و چشم انداز رودخانه ها؛ جاذبه های طبیعی شهرستان خوانسار را تشکیل می دهند و مسجدهای قدیمی و آرامگاه های بزرگان نیز از جاذبه های تاریخی این منطقه به شمار می آیند. در شهرستان خوانسار صنایع دستی از قدمت و تنوع زیادی برخوردار است. قالی بافی، آهنگری، نجاری، كفش، گیوه، كوزه گری، سفال، خیاطی، قاش تراشی، چیت سازی، عصاری، تهیه شیرینی( گز) و… از صنایع دستی این شهرستان محسوب می شوند. در زیر به برخی از هنرهای دستی مردم این شهرستان اشاره می شود. در گذشته به دلیل نبودن قاشق و چنگال فلزی، هنر قاشق تراشی اهمیت زیادی داشته است، ولی اندک اندک از اهمیت آن كاسته شده است. در گذشته قاشق های بزرگی از چوب گلابی برای افشره خوری می ساختند، كه ظریف بوده و چون دسته آن به شكل دست به كفه اش پیوند می یافته به قاشق دست دلبری سرشناس بوده است.
در گذشته كه صنعت نساجی ساده بوده، پارچه ها در گونه های قدک، متقال و… به رنگ سفید بافته می شد. برای بافت پارچه های رنگی و نقش دار، كارگاه های رنگرزی و چیت سازی، در نقاط گوناگون دایر بوده است. یكی از این محل ها، سرچیتگاه، در شهر خوانسار بوده و هم چنین بازار ویژه ای برای این هنر وجود داشته است.
هنر كوزه گری نیز از دیرباز در این شهرستان رواج داشته و هنوز هم چند كارگاه كوزهگری وجود دارد كه غیر از تنگ سفالی، سایر ظرف ها و گونه های لالجین ها را می سازند و به نقاط دیگر صادر می كنند. چون در درون این ظرف ها، لعابی از شیشه وجود دارد و ظرف ها كلفت و محكم ساخته می شوند، نظافت و شستن آن ها آسان و دوام شان زیاد است.
روغن كشی از دانه های روغن مانند: بزرک، خشخاش، كرچک، منداب و…از دیرباز در خوانسار رواج داشته و عصار خانه های بزرگ به شیوه سنتی وجود داشته است. دانه های روغنی را نخست حرارت داده و در زیر گردونه های بزرگ سنگی به وزن حدود ده تن، كه با اسب یا استر یا گاومیش می چرخد، خرد كرده، سپس در زیر فشار اهرمی كه آن را شاه تیر نامند، روغن كشی می شود. روغن هایی كه به دست می آمده، در گذشته به مصرف سوخت روشنایی و رنگ می رسیده، ولی امروزه به دلیل رقابت كارخانه ها و نداشتن مصرف روشنایی، این هنر اهمیت گذشته را ندارد. تفاله هایی كه پس از روغن كشی بر جای می ماند و به كنجاله سرشناس است بهترین كود بوده و برای نیرومند ساختن كشت زارهای تنباكو به كار می رود و بخشی از آن ها نیز در زمستان به مصرف خوراكی دام ها می رسد. هنر فرش بافی از گذشته با بافت فرش های محلی رواج داشته است. فرش های ویسی و ساروق با نقشه شاه عباسی بافته می شود. در سال های اخیر، فرش ها از روی نقشه های جدید مورد پسند اروپاییان با رنگ های ثابت بافته می شوند.
مکان های دیدنی و تاریخی
چشمه های طبیعی و چشم انداز رودخانه ها جاذبه های طبیعی شهرستان خوانسار را تشکیل می دهند و مسجدهای قدیمی و آرامگاه های بزرگان نیز ازجاذبه های تاریخی این منطقه به شمار می آیند.
صنایع و معادن
هم چنین صادرات این شهر عسل، فرش، میوه، چوب، گز و سیب زمینی است. كارخانه ریسندگی كه پشم فرش، پود و چله را تولید می كند، در خوانسار دایر است.
کشاورزی و دام داری
مرم شهرستان خوانسار به كارهای كشاورزی و پرورش زنبور عسل مشغول اند. كشاورزی بیشتر آبی بوده و به دلیل كوهستانی بودن، سطح زیر كشت زیاد نمی باشد. فرآورده های كشاورزی خوانسار عبارتند از : گندم، جو، سیب زمینی، گردو، زردآلو، گلابی و سیب درختی. محصول محلی این شهرستان تهیه شیرینی (گز) است.دراین شهرستانپرورشگاو، گوسفند، بز و طیور رواج دارد. ناحیه خوانسار از مراکز مهم پرورش زنبور عسل درایران بوده و زنبورداری در این ناحیه چندین سده پیشینه دارد.
مشخصات جغرافیایی
شهرستان خوانسار، با پهنه ای حدود ۸۹۲ كیلومترمربع، در دره ای خوش آب و هوا، در باختر استان اصفهان، در ۳۳ درجه و ۱۲ دقیقه پهنای شمالی و ۵۰ درجه و ۲۰ دقیقه درازای شرقی نسبت به نیمروز گرینویچ و بلندی ۲ هزار و ۲۵۰ متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان گلپایگان، از باختر به لرستان، از خاور به شهرستان نجف آباد و از جنوب به شهرستان فریدن محدود است. شهرستان خوانسار ناحیه ای كوهستانی و بلند است و ناهمواری های زیادی دارد. این شهرستان دارای زمستان های سرد و پر برف و تابستان های معتدل با هوایی دل انگیز است. فاصله هوایی شهر خوانسار تا تهران ۲۸۴ كیلومتر است. ( برای اطلاعات بیش تر نگاه کنید به اطلاعات جغرافیایی خوانسار )
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
خوانسار از دیرباز تا كنون با نام هایی چون خانسار، خانی سار، خونسار، خوانسار و خوسار نامیده شده است. نام خوانسار نیز از واژه خوان به معنی چشمه گرفته شده است. بعضی بر این باورندكهخوانسار كوچك شده خوانسالار، یعنی سفره دار، سفره چی، آشپزباشی سلطان است. شماری نیز این واژه را مخفف خون ساربان دانسته و منشاء آن را کشته شدن ساربانی در این محل، توسط دزدان می دانند. هم چنین عده ای با توجه به این که خان به معنی شأن عسل و به بیان دیگر مكان تولید عسل نیز می باشد، این نام را محل تولید عسل تعبیر کرده اند. كهن ترین مداركی كه از پیشینه تاریخی خوانسار در دست است، تاریخ مهاجرت دستهای از قوم یهود به خوانسار و سرگذشت آنان است كه به روزگار کوروش هخامنشی می رسد. یهودیان مهاجر به این شهر تا پیش از ایجاد حكومت اسرائیل، در كوی جهودا یا جیدا، كه كویی در شهر كنونی است، زندگی می كردند. بعد ها اینان به اسرائیل كوچ كرده و امروزه در خوانسار، پیروان دین یهود وجود ندارد.
خوانسار پس از اسلام، در قلمرو حكومت امویان، عباسیان، طاهریان، صفاریان، دیلمیان، سلجوقیان، و خوارزم شاهیان قرار داشته است. در اوایل سده ۷ هـ . ق مغولان این ناحیه را گشودند و خرابی های بسیار به بار آوردند. پس از آن ها تیمورلنگ به مركز ایران، از جمله خوانسار تاخت و چپاول و كشتار زیادی كرد. خوانسار، در دوران صفوی از مراكز مهم علم، ادب و صنعت بوده است. پادشاهان صفوی توجه ویژه ای به این ناحیه داشتنه اند و به خاطر همین توجه هنرهای دستی و كارگاهی در این شهر گسترش یافته است. بنای مدرسه مریم بیگم صفوی از سوی همسرشاه تهماسب نیز به پیشرفت فرهنگی این دیار افزود. در دوران قاجار خوانسار مورد توجه بوده و حاكمان بزرگی كه بعضی از آنان عنوان وزارت هم داشته اند، به حكومت خوانسار منصوب شده اند.
منبع: سیری در ایران