تسمیه
شهر کیان در فاصله تقریبی دو کیلومتری شهر کرد قرار دارد. نام اول این شهر «لار سرخ» بوده که بعدها به «شهرک» و در چند دهه اخیر با نام «شهر کیان» یاد میشود. لازم به ذکر است که «شهر کیان» بصورت ترکیبی از شهر و کیان است و بصورت «کیان» نیست. مانند «شهرضا» و غیره.
زبان
اگر چه این شهر در حومه شهرکرد واقع است که مردم شهرکردو اکثرحومههای آن به فارسی وبختیاری تکلم میکنند، اما بیشتر مردم شهر کیان از ترکان قشقائی مهاجر بوده و به ترکی نیز صحبت میکنند.
اقتصاد
مردم این شهر بیشتر به کارهای کشاورزی مشغولند. تعداد زیادی از تحصیل کردگان آن در شهرکرد مشغول بکارند.
جمعیت
جمعیت این شهر در حدود ۱۰۰۰۰ نفر میباشد.
اماکن تاریخی، مذهبی و تفریحی
مسجد جامع یکی از آثار تاریخ این شهر است. از جمله جاذبههای مذهبی این شهر امامزاده «شاهزاده عزیزالله» است.
نادرشاه افشار، محب على بیگ (مولى بیگ) یكى از سرداران خویش را به سمت حاكم چهارمحال منصوب نمود و شهرك(شهركیان)واقع درمركزیت دشت وسیع لار چهارمحال را مقر حكومت وى قرار داد. در این باره آمده است محب على بیگ امیرى بود از رؤساى طایفه قلچهاى از طوایف تركمان و در زمان نهضت اردوى خدیو كشورستان اعنى مرزبان كامكار مرحوم مغفور نادرشاه افشار به دارالسلطنه اصفهان به صوابدید امناى دولت، پایهى حكومت در چهارمحال گذاشته و به واسطه طول زمان و اعتدال هوا و میل به صحبت همدمان در قریه مشهور به شهرك ساكن و مقیم گشته بود، الحق امیرى بوده با ثروت و دولت و صاحب شمشیر در كمال هیبت و صولت××× ۱ ص۱۵۵ چهارمحال و بختیارى در عهد افشاریه نوشته قاسم فتاحى ×××… محبعلىبیگ پس از استقرار در شهرك(شهركیان) به ادارهى امور چهارمحال، جمعآورى و رسیدگى به مالیات، رسیدگى به شكایات، ایجاد امنیت در راههاى منطقه، انجام اقدامات عمرانى و احداث بناها و ساختمانهایى نظیر حمام و مسجد در مقر حكمرانى خود پرداخت. وى حكمرانى رعیت پرور و مردم نواز و حامى شعرا و بزرگان بود و تا اواخر حكومت نادرشاه با اقتدار تمام در این منطقه حكومت كرد. لیكن در سالهاى پایانى حكومت نادر كه پادشاه افشار دچار تغییر اخلاق و اختلال مزاج شد و نسبت به سرداران و اطرافیان خویش بدگمان گردید ” محب على بیگ” نیز به دربار احضار و به دستور نادر پس از حبس و شكنجه به قتل رسید. صاحب مخزن الدُرر در این مورد مىنویسد: “… زمانى كه آثار سوء خلق از مزاج پادشاه مزبور ظهور یافته، عنان كفایت و مملكت و رعیت دارى سر از قبضهى اقتدارش تاخته، بیشتر محرمان و مقربان و حكام و ضباط را قهراً معاتب ساخت و هر یك را به اخذ مبالغ اجحافانه در چنگ فراشان غضب انداخت.” محب على بیگ” نیز منسلك در سلك گرفتاران و در معرض اذیت سیاستكاران آمده از بس رنج پا و شكنجهى دست در محبس سلطانى دید به رحمت ایزدى پیوست.××× ۱ چهارمحال و بختیارى در عهد افشاریه نوشته قاسم فتاحى ××× نور الله تربته. چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد. پس از مرگ محبعلىبیگ فرزندش محمدبیگ )محمد آقا( و برادرش آشوربیگ در این منطقه ماندند. تا چندین سال بعد همچنان در قریه شهرك قدرت داشتند. با آغاز حكومت زندیه و قدرت گرفتن خاندان ریاحى در دهكرد )محمدرضاخان( و پس از استقرار آنها در چالشتر، مركز حكومتى چهارمحال به چالشتر انتقال یافت و محمدبیگ و فرزندان ایشان محمدكریم و محمدرحیم از شهر كیان به دهكرد )شهركرد( و سپس چالشتر نقل مكان كردند. و تعلقخاطر خانواده محبعلىبیگ به شهركیان باعث اقامت دائمى فرزندان برادر ایشان آشوربیگ در شهر كیان )شهرك( گردید.
تپه باستانى (گنبدك)سرآب شهر كیان
این تپه باستانى اخیراً و توسط گروه باستانشناسى میراث فرهنگى استان در شمال شرقى شهركیان (شهرترك نشین)شناسایى و كاوش وگمانه زنى آن در سال ۱۳۸۴ به سرپرستى آقاىعلى اصغر نوروزى انجام شده است. تپه گنبدك سرآب شهر كیان از قدیمىترین سكونتگاههاى انسانى در استان چهارمحال و بختیارى است و بیش از ۸۰۰۰ سال قدمت دارد. قدیمىترین آثار این محل شامل آثار منازل مسكونى و آثار سفالى و ابزارهاى سنگى و استخوانى به دوره نوسنگى تعلق دارند. تپه سراب قدیمىترین آثار استقرارى دشت شهركرد را در خود جاى داده و مقدم بر استقرارهاى گورگاى تپه است. مىتوان گفت كه آثار باستانى و سكونت در گورگاى تپه تداوم سكونتهاى انسانى در تپه سراب شهر كیان است. یعنى بعد از متروكه شدن تپه سراب در حدود هزاره ۵ق.م. سكونت بشر در محل گورگاى تپه آغاز و تداوم یافته است.

منبع: سیری در ایران